خواستم بگويم
آن جا که تويي
آفتاب به اندازه يک چرخش عقربه
زودتر غروب مي کند
اما گرم تر مي تابد.
چون تو
که يک دنيا فاصله را پس مي زني
تا بيشتر دوست بداري.
خواستم بگويم
آن جا که تويي
ديوار سفيد ايستاده است و
زائران شب زمزمه هاي اندوهگين را براي
هزارمين بار مي خوانند.
اما تو...
تو نشسته اي و آخرين شمع منور
با لبخندت روشن مي شود.
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان شعرهای عاشقانه و آدرس marjanjooon.loxblog.comلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.